Thursday, September 27, 2007

dog day afternoon...


تمام این پرسه زدن ها فقط برای این بود که کمی خودم نباشم

ppooooooffffffffffffffffff


اگر منو سیگارهایم را دقیقه ای به حال خودمان بگذارید می توانم به شما ثابت کنم که انقدر ها هم بد نیستم
...

FUKC


یک روز شدید کاری
...

after critical...






I'll find you in another life...

when we are both cats!









Wednesday, September 12, 2007

cookinggggggggggg...


وقتی یک معتاد افیونی آشپز می شود...

البرز می گفت دلم می خواد برم تو یه رستوران سر آشپز بشم بعد هر خانوم خوشگلی اومد و خواست پیشنهاد سر آشپز شسفارش بده بهش پیشنهاد ازدواج بدم...


بسی با البرز خان جان موافقیم

NEXT


این هم قسمت های بعدی ماجرا
...


بلاخره اوتوبان گردی هامون نتیجه داد
این عکسم گذاشتم که کون اونایی که باهامون نیومدن بسوزه


آی خوش گذشت... آی خوش گذشت